مجموعه شعر ( دهان هایی که در سرم حرف می زنند) از شاعر و نویسنده جوان، فرزاد خدنگ منتشر و به بازار کتاب عرضه گردید.
این کتاب اولین مجموعه از آثار او در قالب شعر نو بوده و در بردارنده ی احساسات و اندیشه ی این شاعر جوان است که از روح سرکش و خلاق او سرچشمه گرفته است. او در آثار خود سعی کرده است در کنار زیبایی کلام، فکر و اندیشه ی بر آمده از روحیه ی جوانی را درون مایه ی آثار خود قرار داده و تا آنجا که میتواند دغدغه های نسل امروز را بیان کند.
روحیه ی آزاد و سرکشی در کلام و تصاویر و مفاهیم از مشخصه های اشعار زیبای این شاعر جوان است.
امیدواریم با حمایت از این دست جوانان، شاهد گسترش تفکارات و تاثیر مثبت آثار ایشان بر فرهنگ و هنر و جامعه ی امروز و فردای این سرزمین باشد.
همچنین همزمان با این کتاب ، کتاب دیگری به نام (یک دختر اهل کارولینای جنوبی) نیز از انتشارات امرتات عرضه گردیده است.
برای فرزاد خدنگ، نویسنده و شاعر جوان، آرزوی موفقیت میکنیم.
######
“در آبی”
آدم اگر پهلو نداشت
زن آفریده نمیشد
“کلاغ، دفن کردن یاد نمیداد”
چیزهای عجیبی که واضح شدهاند
لبخند مونالیزایی که هنر را شیر میداد
***
درِ آبی تلق تلق میکرد
قلبِ من، تندتر میزد
درِ آبی باز میشد
دخترِ همسایه لبخند میزد
در خودش دریا میشد
“یا” هایی که بچه شعرهایی را شیر میداد
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.